مدیر موسسه اعتباری ملل مچ سارق مسلح بانک کارآفرین را گرفت+جزئیات

  • ۲۵ مهر ۱۳۹۵
  • 5130

پایگاه خبری تحلیلی بانک مردم ـ حسین خزایی‌فر: سارق شیشه ای پس از سرقت از بانک کارآفرین در دومین سناریوی دزدی از موسسه اعتاری با تیزهوشی رییس بانک دستگیر شد.ساعت ۱۱: ۳۰ دقیقه صبح پنج شنبه ۸ مهرماه سال جاری مردی با چهره نقاب زده پای در بانک کارآفرین شعبه دزاشیب گذاشت و در حالیکه اسلحه به دست داشت دستور داد تا همه روی زمین بخوابند و سپس با شلیک تیرهوایی، ۲ میلیون تومان پول پشت گیشه را داخل ساک دستی اش گذاشت و با خونسردی پا به فرار گذاشت.

بدین ترتیب تیمی ازماموران اداره یکم پلیس آگاهی تهران برای دستگیری عامل این سرقت مسلحانه وارد عمل شدند و با بررسی دوربین مداربسته تنها سرنخی که از سارق تک رو به دست آمد لباس چهارخانه دزد جوان بود.تجسس های پلیسی برای دستگیری سارق مسلح ادامه داشت تا اینکه ساعت ۴ ظهر دوشنبه ۱۹ مهرماه سال جاری رییس موسسه اعتباری ملل (عسکریه) شعبه شهید ثانی خیابان دردشت در تماس باماموران پلیس از سناریوی زمینگیر کردن سارق مسلح این موسسه بانکی خبر داد.خیلی زود تیمی از ماموران با حضور در محل با مرد ۴۶ ساله ای که با اسلحه اسباب بازی از سوی رییس بانک دستگیر شده بود روبرو شدند.رییس این موسسه به ماموران گفت: دقایقی قبل این مرد با در دست داشتن کارتن بزرگی به جلوی در موسسه آمد و در حالیکه ساعت کاری موسسه تمام شده بود ادعا کرد که این بسته برای بانک ارسال شده است به همین خاطر اقدام به باز کردن در بانک کردیم و زمانیکه این مرد وارد شد دستور داد تا همه پولها را در اختیارش قرار دهیم.وی افزود: ابتدا حرف مرد جوان را باور نداشتیم اما وقتی اسلحه اش را زیر لباسش بیرون کشید مجبور به همکاری شدیم و با باز کردن در گاوصندوق ۲۲ میلیون تومان را داخل ساک دستی اش ریختیم و زمانیکه قصد خارج شدن از موسسه را داشت به بهانه اینکه باید در خروجی را برایش باز کنم همراه او از موسسه خارج شدم اما مرد مسلح وقتی سوار بر موتورش شد تا فرار کند به عقب برگشت و با لحنی عجیب گفت: محمد سوئیچ موتور را بده تا فرار کنیم.وقتی متوجه وضعیت بد این دزد جوان شدم در یک لحظه موتورش را هل دادم و مرد مسلح روی زمین افتاد و خیلی زود کارمندان بانک و مردم به کمکم آمدند و سارق جوان را دستگیر کردیم.دزد جوان که بابک نام دارد راهی جز اعتراف پیش روی خود نداشت و به ماموران گفت: قبل از سرقت مواد صنعتی شیشه کشیده بودم و به همین خاطر در توهم افیونی مردی به نام محمد دستور داد تا برای تغییر زندگی ام دست به دزدی بزنم، به همین خاطر وارد بانک شدم و با محمد دست به دزدی زدیم و زمانیکه قصد داشتم سوار بر موتور پا به فرار بگذارم از محمد در خواست کلید موتور کردم که رییس موسسه هلم داد و روی زمین افتادم.این مرد در تحقیقات ابتدایی ادعا می کرد که در ماجرای سرقت ۲ میلیونی بانک کارآفرین بی گناه است اما وقتی ماموران به مخفیگاهش رفتند در بررسی خانه اش با لباس چهار خانه ای روبرو شدند که همان دزد بانک کارآفرین به تن داشت و همین سرنخ کافی بود تا بابک پرده از راز دیگر سرقتش بردارد.بابک صبح دیروز برای افشاگری در شعبه یکم دادسرای ناحیه ۳۴ پیش روی بازپرس نصرتی به خبرنگار رکنا گفت: سالها در کار پرده فروشی مشغول بودم و زندگی مناسبی داشتم تا اینکه در دام یک کلاهبردار گرفتار شدم و همه زندگی ام را از دست دادم و در همان شرایط سخت بود که پدرم فوت کرد و زندگی برایم تلخ و بی انگیزه شده بود تا اینکه یکی از دوستانم پیشنهاد داد برای رسیدن به آرامش شیشه بکشم.روزهای نخست با کشیدن شیشه به آرامش می رسیدم و احساس سبکی می کردم اما وقتی به خودم آمدم دیدم معتاد شده ام و زندگی ام به شیشه وابسته شده است.همین مواد باعث شد تا در دنیای توهم با مردی به نام محمد آشنا شوم که برای من تصمیم می گرفت تا در زندگی ام چطور رفتار کنم.وی افزود: یک روز محمد همان دوست خیالی ام که آن را توهم شیشه می دیدم پیشنهاد داد تا دست به دزدی بزنم به همین خاطر ۳ روز قبل از سرقت بانک کارآفرین به مغازه اسباب بازی فروشی رفتم و یک اسلحه ساچمه ای به قیمت ۱۱ هزار تومان خریدم.یک روز قبل از سرقت از جلوی بانک کارآفرین رد شدم و قصد سرقت داشتم اما بی حوصله بودم و با محمد به این نتیجه رسیدیم که فردا ظهر نقشه ام را اجرا کنم.دزد شیشه ای ادامه داد: ظهر ۸ مهرماه بود که با کلاه نقاب دار که به سر داشتم وارد بانک کارآفرین شدم و ساک ورزشی ام را روی میز گذاشتم و اسلحه ام را از زیر لباسم بیرون کشیدم و دستور دادم تا همه روی زمین بخوابند و نفهمیدم چه شد که اسلحه ام زمانیکه رو به سقف بود شلیک کرد و همه با دیدن این صحنه ترسیدند و پول هایی که پشت گیشه بود را داخل ساک ریختم و به سرعت از بانک خارج شده و سوار بر موتورم پا به فرار گذاشتم.این مرد گفت: یک میلیون ۲۰۰ هزارتومان بابت قسط های موتورم پرداخت و تسویه کردم و با بقیه پول شیشه و مواد خوراکی برای خانه خریدم.چند روز از ماجرای سرقت گذشت تا اینکه بعد از کشیدن شیشه محمد به سراغم آمد و می گفت این چه سرقتی بود که انجام دادی باید پولی بیشتری به دست بیاوری که تصمیم به سرقت از موسسه اعتباری ملل که قبلا در آن حساب بانکی باز کرده بودم گرفتم.ساعت ۴ ظهر بود که با یک بسته جلو بانک رفتم و به بهانه اینکه این بسته برای بانک ارسال شده خواستم تا در موسسه را باز کنند.وی ادامه داد: وقتی وارد موسسه شدم با تهدید اسلحه خواستم تا همه پولهای گاوصندوق را داخل ساک ورزشی ام بریزند که رییس بانک ابتدا خواست تا آرام باشم تا به کسی آسیب نرسد سپس همه پول ها را داخل ساک ریخت و زمانیکه می خواستم از موسسه خارج شوم رییس موسسه ادعا کرد که باید همراه من به جلو در بیاید تا در را باز کند.به خاطر شیشه در حالت عادی نبودم و احساس می کردم کلید موتور همراهم نیست که محمد را در نزدیکی خودم دیدم و از او خواستم تا سوئیچ را بدهد تا فرار کنیم که در این لحظه رییس بانک متوجه اوضاع من شد و با هل دادن موتور مرا به زمین انداخت و به کمک کارمندان موسسه و مردم دستگیر شدم و تنها همدستم همان دوست خیالی ام است که در توهم شیشه ای دستور سرقت از بانک را برای من صادر کرد.بابک در پایان به رکنا گفت: تا قبل از اعتیادم به شیشه حتی چراغ قرمز هم رد نکرده بودم ولی شیشه همه زندگی ام را خراب کرد و از مردم می خواهم هیچ وقت به سراغ مواد مخدر نروند چون زندگی را خراب می کند و خدا را شکر می کنم که در توهم شیشه کسی را به قتل نرساندم.بنا به این گزارش، بازپرس نصرتی در این مرحله دستور داد تا متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره یکم پلیس آگاهی تهران قرار گیرد.کارآفرین

ثبت دیدگاه

ثبت