پایگاه خبری تحلیلی بانک مردم: با وجود سهام اندک شرکتهای سرمایهگذاری بانکها در برخی شرکتهای زیرمجموعه، همان یک کرسی هیأتمدیره میتواند رأیی سرنوشتساز در انتخاب مدیرعامل باشد. این وضعیت ریسک لابی، نفوذ و تعارض منافع را افزایش میدهد و نظارت حرفهای را ضروری میسازد.
به گزارش بانک مردم و به نقل از تسنیم، شرکتهای سرمایهگذاری بانکها در ساختار بنگاهداری کشور نقش کلیدی در مدیریت داراییها، هدایت شرکتهای زیرمجموعه و حفظ منافع بانکها دارند. در بسیاری از شرکتهای زیرمجموعه، این شرکتها با حداقل سهام تنها یک کرسی هیأتمدیره را در اختیار دارند. با وجود حداقلی بودن سهم، همین یک رأی میتواند در فرآیند انتخاب مدیرعامل نقشی کاملاً تعیینکننده داشته باشد و زمینه لابی، تعارض منافع و اعمال نفوذ را فراهم کند.
این مقاله با ادغام دو موضوع اساسی، سازوکارهای حرفهای و رسمی برای نظارت، کنترل، و هدایت منطقی رأی این نمایندگان را ارائه میکند.
1- مقدمه
در بسیاری از گروههای مالی بانکی، شرکتهای سرمایهگذاری دارای شبکهای از شرکتهای عملیاتی، خدماتی، صنعتی و مالی هستند. بهدلیل محدودیتهای قانونی در بنگاهداری مستقیم، سهم این شرکتها در برخی زیرمجموعهها اندک است، اما مطابق قانون تجارت، تعداد کرسی هیأتمدیره—not درصد سهم—در انتخاب مدیرعامل نقش مستقیم دارد.
به همین دلیل، یک نماینده با یک رأی میتواند مسیر مدیریت شرکت را تعیین کند، که این موضوع نظارت سیستماتیک بر عملکرد او را ضروری میسازد.
2. اهمیت استراتژیک رأی واحد در هیأتمدیره
حتی در شرکتهایی که شرکت سرمایهگذاری بانک، سهام حداقلی 5 تا 20 درصد دارد، اگر تنها یک کرسی را تصاحب کند:
• رأی او در شرکتهای 5 نفره، یکپنجم قدرت رأیدهی است.
• برای انتخاب مدیرعامل، اکثریت ساده (3 نفر) کافی است.
• دو سهامدار یا دو گروه ذینفع ممکن است آراءشان به تساوی برسد.
• رأی نماینده شرکت سرمایهگذاری، رأی تعیینکننده یا رأی طلایی (Golden Vote) میشود.
در چنین وضعیتی، افراد یا گروهها برای جلب نظر این نماینده تلاش میکنند و «رقابت برای کنترل سکان مدیریت» آغاز میشود. اگر نظارت مؤثر نباشد، ریسک انحراف تصمیمات بالا میرود.
3. ریسکها و چالشهای رأی طلایی
3.1. ریسک لابی و نفوذ غیرسازنده
گروههای ذینفع ممکن است با وعدهها، فشارها یا امتیازات، رأی نماینده را جهتدهی کنند.
3.2. تعارض منافع نماینده
بدون نظارت، نماینده ممکن است:
• در معرض فشار سهامدار دیگر قرار گیرد
• منفعت شخصی را بر منفعت بانک ترجیح دهد
• در انتخاب مدیرعامل تحتتأثیر روابط قبلی یا منافع بیرونی باشد
3.3. انتخاب مدیرعامل ضعیف
وقتی معیار انتخاب، لابی باشد نه شایستگی:
• راندمان شرکت کاهش مییابد
• برنامههای بانک برای شرکت مختل میشود
• ریسک مالی و عملیاتی افزایش مییابد
4. چارچوب حقوقی و مقررات حاکم
نظارت بر نمایندگان باید بر اساس مجموعهای از قوانین صورت گیرد:
4.1. قانون تجارت
• وظایف اعضای هیأتمدیره
• مسئولیت مدنی و کیفری رأی نادرست یا متقلبانه
4.2. مقررات سازمان بورس
• حاکمیت شرکتی
• افشای اطلاعات و کنترلهای داخلی
4.3. دستورالعملهای بانک مرکزی
• محدودیت بنگاهداری
• نظارت بر گروه مالی بانکی
4.4. آییننامههای داخلی شرکت سرمایهگذاری
• شرح وظایف نماینده
• نظام گزارشدهی
• معیارهای عملکرد
5. سازوکارهای حرفهای نظارت بر نمایندگان
در این بخش، راهکارهای ادغامشده برای تضمین سلامت رأی نماینده ارائه میشود:
5.1. تعیین دستورالعمل رسمی و مکتوب برای رأی در انتخاب مدیرعامل
این دستورالعمل باید شامل باشد:
• معیارهای احراز سمت مدیرعامل
• سابقه مدیریتی، مالی، تخصصی
• منع انتخاب افرادی با تعارض منافع
• الزام نماینده به پیروی کامل از سند
• ثبت تعهد کتبی نماینده
5.2. سیستم تأیید پیش از رأی (Pre-Approval System)
نماینده باید:
• اسامی نامزدهای مدیرعاملی را قبل از جلسه ارائه کند
• ارزیابی مستند از رزومه و توانمندیها ارائه دهد
• تنها با مجوز رسمی شرکت سرمایهگذاری در جلسه رأی دهد
این سازوکار از رأیدادن سلیقهای جلوگیری میکند.
5.3. گزارشدهی شفاف و مکتوب پس از هر جلسه هیأتمدیره
نماینده موظف است:
• گزارش کامل مصوبات
• توضیح فضای جلسه، مباحث مطرحشده
• فشارهای احتمالی
• توجیه رأی خود
را در قالب گزارش کتبی ارائه کند.
این گزارشها مستندات رسمی نظارت میشوند.
5.4. شاخصهای ارزیابی عملکرد نماینده (KPI)
معیارها شامل:
• میزان انطباق آرای او با منافع شرکت سرمایهگذاری
• کیفیت گزارشدهی
• مقاومت در برابر فشارهای بیرونی
• عدم مشارکت در معاملات مشکوک یا تضاد منافع
5.5. سازوکار برخورد با تخلف
در صورت انحراف از سیاستها:
• تذکر کتبی
• تعلیق نماینده
• عزل فوری
• ارجاع موضوع به واحد حقوقی
وجود ضمانت اجرا مانع فساد تصمیمگیری میشود.
6. استقرار سامانه الکترونیکی نظارت و ثبت تصمیمات
سامانه باید:
• صورتجلسات را دیجیتال ثبت کند
• آرای نمایندگان را بایگانی کند
• هشدار انحراف از سیاستها بدهد
• امکان پایش عملکرد مدیرعامل منتخب را فراهم کند
این سامانه شفافیت را به سطح «قابل حسابرسی» میرساند.
7. تقویت حاکمیت شرکتی شرکتهای زیرمجموعه
برای کاهش احتمال سوءاستفاده از رأی واحد:
• تشکیل کمیته حسابرسی مستقل
• تفکیک مدیریت از مالکیت
• افشای تصمیمات کلیدی
• اجرای کنترل داخلی چندلایه
8. نتیجهگیری
اگرچه شرکتهای سرمایهگذاری بانکها در برخی شرکتهای زیرمجموعه تنها یک کرسی هیأتمدیره دارند، اما همان یک رأی میتواند نقش استراتژیک و سرنوشتساز داشته باشد، بهویژه در انتخاب مدیرعامل.
بنابراین نظارت بر عملکرد نمایندگان باید:
• سیستماتیک
• قانونی
• شفاف
• مبتنی بر سازوکارهای حرفهای
باشد تا رأی طلایی نماینده، نه ابزار لابی، بلکه ابزار صیانت از منافع بانک، سهامداران و اقتصاد گروه مالی باشد
احمد ایماندوست- عضو اتاق بازرگانی و صنایع لندن

